اهانت به شیخ در نمایشگاه

حمله به کروبی و زخمي‌ شدن او از ناحيه سر حضور مهدی کروبی در نمايشگاه مطبوعات برای ساعاتی اين نمايشگاه را به صحنه رويارويی هواداران و مخالفان او بدل کرد. به گزارش گروه سياسی آفتاب، پس از آنکه مهدی کروبی همراه با حمايت و شعارهای موافق هواداران‌اش به نمايشگاه وارد شد، در جريان بازديد از برخی غرفه‌های نمايشگاه با هجوم تعدادی نيروهای لباس شخصی مواجه شد که بنا به برخی گزارش‌ها با در دست داشتن چوب و سر دادن شعارهايی عليه او به وی حمله ور شده و عمامه وي‌ را از سرش انداختند. در جريان اين حمله تعدادی از مردم و محافظان کروبی با مهاجمان درگير شدند همچنين بر اساس برخی تصاوير کروبی از ناحيه سر دچار جراحت شده است.
جمعیت به پشت غرفه روزنامه های اعتماد، سرمایه و وطن امروز و همچنین طبقه فوقانی نمایشگاه کشیده شد که منجر به تخریب غرفه های پشت این روزنامه ها شد.حضور کروبی در نمایشگاه مطبوعات امسال موجب بروز تنش در این نمایشگاه شد.به گزارش مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و همراهانش در حالی که برای بازدید از نمایشگاه مطبوعات امسال وارد نمایشگاه شده بودند با شعارهای سیاسی یک عده در نمایشگاه مطبوعات مواجه شدند و این امر موجب تشدید شعارها میان دو گروه شد.
بنابر این گزارش، جمعیت به پشت غرفه روزنامه های اعتماد، سرمایه و وطن امروز و همچنین طبقه فوقانی نمایشگاه کشیده شد که منجر به تخریب غرفه های پشت این روزنامه ها شد.در این بین برخی غرفه ها مانند "برنا" که برای جلب مخاطب از وسایل صوتی و تصویری استفاده می کنند اقدام به پخش آهنگ تکنو با صدای بسیار بلند نمودند تا صدای حامیان کروبی در این میان محو شود.در این حمله فیزیکی به کروبی، عمامه کروبی به زمین افتاد و پرتاب اشیا به کروبی منجر به مصدوم شدن این کاندیدای انتخابات شد و فردی نیز در اقدامی عجیب لنگه کفشی را به سمت کروبی پرتاب کرد.در این میان محافظان کروبی که از سوی نهادهای امنیتی تعیین و انتخابت شده و وظیفه حفاظت از کروبی را برعهده دارند، تلاش های فروانی را برای حفظ جان و جلوگیری از هتک حرمت کروبی انجام دادند.
سپس در ادامه این حاشیه ها، کروبی به طبقه فوقانی نمایشگاه رفت و نمایشگاه را ترک نمود با این حال حامیان وی با ادامه حرکت خود به طبقه همکف آمده و پس از دادن شعارهایی پراکنده شدند.
من واقعا نمیدونم که این حرکات چه معنایی میده...اون از روز قدس که آقایون چاقو میکشن و کارای دیگه انجام میدن و اینم از امروز که با چوب و چماق راه میوفتن دنبال دیگران !!!!! خدا عاقبت ما رو ختم بخیر کنه...اگه ما این کار ها رو انجام میدادیم معلوم بود که چه بلایی سرمون میاد یا نه؟
واقعا برای بعضیا متاسفم...متاسفم که نام اونا رو میذارن خداپرست...حداقل حرمت ایران رو جلوی اون همه خارجی حفظ میکردید...حداقل حرمت موی سفید و سن بالای شیخ رو نگه میداشتید...حداقل کمی به شرافت خودتون اضافه می کردید و این عمل قبیح رو انجام نمیدادید...
نمیدونم با این کار ها چی رو میخواید ثابت کنید ولی بدونید که اینطوری به خودتون ضربه خواهید زد...
--------------------------------------------------------
در ضمن آیت الله بیات زنجانی بصورت تلفنی با شیخ اصلاحات صحبت کردند و این عمل زشت رو محکوم نموندند ایشان خاطر نشان کردند این هتک حرمت ها نشان از موفقیت دارد آیت الله بیات زنجانی در گفنگو با مهدی کروبی، مقاومت وی را در برابر تخریب ها ستود...
مرجع عالیقدر غروب روز جمعه اول آبانماه، در گفتگوئی تلفنی با حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، ضمن تقبیح حرکات زشت اخیر در جهت تخریب شخصیت ایشان، مقاومت آقای کروبی در برابر نامهربانی ها و بی مهری های موجود را ستودند.معظم له در این گفتگو، حجت الاسلام و المسلمین کروبی را شخصیتی مومن، مبارز و غیر قابل حذف خوانده و خطاب به ایشان فرمودند: به هر میزان موثر باشید، در برابرتان ایستادگی می کنند و این هتک حرمت ها نشان از موفقیت شما دارد.
"خاکستر"

وحدت ملی !!!

سلام دوستان عزیز
بعد از چند مدت گرفتاری دوباره شروع به تایپ کردن کردم و اینار به بحثی که امروزه بعد از یه مدت خاموشی ناگهان داغ میشود و سر وا میکند می پردازم...آری بحثی بنام وحدت ملی که در این یک ماه به آشتی ملی هم بدل شده است...در این پست بیشتر می خواهم در مورد وجود این بحث از آغازش حرف بزنم که از چه جایی مطرح شدو به کجا رسید...امیدوارم که وقت داشته باشید و این مطلب را مطالعه کنید...
همانطور که شما دوستان خوبم می دانید برای اولین بار اسم وحدت ملی از زبان "ناطق نوری" بیرون آمددر حالیکه که در اون زمان اصلا معلوم نبود که این طرح کارشناسی شده است یا نه؟! آیا برای گفتن چنین حرف و طرحی پشتیبانی وجود دارد یا خیر؟! البته در اوایل این حرفها و سوالات زیاد پایدار نبود و بعد از تنها یک ماه که از این سخن گذشته بود توسط خود ناطق نوری نفی شد...وی بیان کرده بود که این طرح شکست خورده است یعنی این کودک نوپا در بدو تولد چشم بست...ناطق نوری بیان کرده بود که این فقط و فقط یک پیشنهاد بوده و اصلا به دنبالش نیست...بالاخره ناطق نوری با این جملات آتشی که شعله نکشیده بود را خاموش کرد .
ولی باز هم فرد دیگری این موضوع را بیان کرد و او کسی نبود جز یار قدیمی ناطق نوری و دوست او یعنی علی لاریجانی که به تازگی بر مسند ریاست مجلس نشسته بود...او از این طرح حمایت کرده بود و با سخنان ناطق کاملا موافق بود که همین باعث موضع گیری توسط هم حزبانش شد یعنی طرفداران و حامیان دولت به هیچ عنوان با چنین طرح و تئوری موافق نبودند بطوریکه حتی حسینیان و ذاکر این حرکت را به شکست اصولگریان مانند کرده بودند...
در این زمان ناگهان انگشت اتهامات بسوی اصلاح طلبان چرخید و این ادعا مطرح شد که اینان هستند که موضوع را علم کرده اند و خواستار این هستند که به این ترتیب قدرت را از ما بگیرند در حالیکه احزاب اصلاح طلب جز تعداد محدودی افرادی که در حزب کارگزاران حضور داشتند با این طرح مخالف بودند و آن را فرار دولت از بار مشکلات تعریف می کردند ولی دولت با ابزاری که در اختیار داشت سعی میکرد که این طرح را به اصلاح طلبان معطوف کنند...
که این کار با نطق کرباسچی در حمایت از طرح مذکور بالا گرفت و کار تا جایی بالا گرفت که هاشمی رفسنجانی لب به سخن گشود وی این سخن را بیان کرد که "ابتدا طرح وحدت ملی را ناطق نوری بیان کرد که اصلا اصلاح طلب نیست بعدا توسط لاریجانی دنبال شد که او هم اصلاح طلب نیست و پس از وی نیز جامعه روحانیت مبارز آن را مطرح کرد (البته باید اینجا یادآور بشم که عسگر اولادی این بخش از صحبتهای رفسنجانی را تکذیب کرده بود) و تنها زمانی کرباسچی از این طرح حمایت کرد ورق برگشت و گفتند که اصلاح طلبان پشت این قضیه هستند در حالیکه آنها کاملا با آن مخالفند این طرح ناطق نوری بود پس آن را وارونه جلوه ندهید.."
بالاخره دوران انتخابات فرارسید و این طرح در آن بلبشو از یاد رفت ولی انگار سرنوشت این طرح با ایران گره خورده چون رویدادهای تلخ بعد از انتخابات باعث شد که دوباره این موضوع به شیوه های گوناگون مطرح شود در این زمان آیت ا... مهدوی کنی و رفسنجانی مطالبی را بیان کردندکه بیشتر در همین حوزه آشتی ملی می چرخید ولی اینبار هم حامیان دولت ساز ناسازگاری سر دادند و طوری وانمود کردند و می کنند که انگار هیچ حادثه ای رخ نداده است و وضع را عاری از مشکل می پندارند و حتی بعضا بیان می شود که این طرح تنها برای فرار آشوبگران است .
حالا در این دوران هرکس از راه میرسد و مطلبی را به عنوان رهایی از وضع موجود مطرح میکند و آن را بنام آشتی ملی بنام می زند و تا حالا این افکار گوناگون شبیه تن پوشی شده که چندین تیکه و وصله دارد که شاید قراره لباسی باشد که بر دهان گروهی که معترضند قرار بگیرد...حال در این زمان هرکس یه چیزی میگوید یه طرف میگه نباید سازش را به حقوق مردم ترجیح بدهیم و گروهی دیگر در این فکر هستند که نباید این بحث باعث فرار مجرمین اصلی شود...
آن چیزی که فعلا اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد خواست مردم هستش بطوریکه ممکنه که این بی اعتنایی به مردم باعث بشود که راهشان عوض بشه و مردم مسیری دیگری را نا خوداگاه انتخاب کنند حالا بماند که برخی میگویند اصلا معترضی وجود ندارد و اگر هم باشد تعدادشان بسیار قلیل و کمه...به نظر من در این طرح یک موضوع در نظر گرفته نشده است و آن نقش مردم در چنین دولتی است کدامین نقش را به ما مردم باید واگذار کنند...نقش ناظر و یا شایدم باید یکی از طرفین باشیم؟؟!!
کدام؟؟
"خاکستر"

دموکراسی

سلام دوستان عزیز بحثی که امروزه داره مثل نقل و نبات تو زبون مردم عادی میچرخه و همه به یک نحوی موضوعات مختلف رو به سمتش می کشند بحث آزادی و یا وجود دموکراسی در جوامع است...این موضوع و مسایل پیرامون آن گاهی بدون اطلاع از اصل آزادی و تعاریف مربوط به دموکراسی بیان میشه و درواقع برخی تنها اسم و کلمه رو بلدن و از آنها چیزی نمی دانند و هدفی ندارند تا به این اصل دست پیدا کنند...همین موضوع باعث شد تا چند کلامی در مورد دموکراسی صحبت کنم...

دموکراسی برگرفته از واژه يونانی دِموس ، به معنای مردم است . در حکومت های دموکراتيک ، اين مردم اند که بر قانون گزار و دولت حکومت می کنند.اگر چه تفاوت های جزئی ميان حکومت های دموکراتيک مختلف جهان به چشم می خورد، برخی اصول و شيوه های خاص دولت های دموکراتيک را از ساير اشکال دولت ها متمايز می سازند.

*دموکراسی شرایط خاص و دولتی را در برمی گیرد که کليه شهروندان آن ، چه مستقيم و چه غير مستقيم و از طريق نمايندگان منتخب خود ، از قدرت استفاده و وظائف مدنی خود را انجام می دهند.
*دموکراسی مجموعه ای از اصول و روش ها است که از آزادی انسان دفاع می کند ؛ دموکراسی نهادينه شدن آزادی است . حال این آزادی باید در چه حوزه هایی باید باشد و در چه حد ؟ باید درقانون کشورها جستجو کرد که طبیعتا به دلیل فرهنگ های گوناگون و بعضا وجود ادیان مختلف متفاوت است . یعنی نمیشه که نوع آزادی که در کشورهای غربی نهادینه شده در زمان فعلی در کشور عزیزمون پیاده کرد .
*دموکراسی بر پايه حکومت اکثريت و حفظ حقوق فردی و اقليت ها استوار است . تمامی دموکراسی ها، ضمن احترام به خواست اکثريت ، مدافع سرسخت حقوق اساسی افراد و همچنين گروه های اقليت هستند .
*دموکراسی ها مراقب تشکيل دولت های مرکزی قدرقدرت هستند و با هدف تمرکز زدايی، آنها را به سطوح ايالتی و محلی خرد می کنند با درک اين که دولت های محلی بايد در حد امکان در دسترس و پاسخگو مردم باشند البته این موضوع درایران وجود ندارد و دولت مرکزی به همه ایالات (همان استانها) نظارت میکند...شاید برخی بگویند که وجود مجلس و شوراهای مستقل درواقع همان کار را میکند ولی باید بگم که این نهادها مخصوصا شوراها تنها برای سرگرم کردن مردم تشکیل شده البته در تهران اوضاع کمی متفاوته ؛ در شهرستانها از این نهاد به خوبی استفاده نمیشه و در نتیجه کاربرد چندانی ندارد .
*دموکراسی ها می دانند که يکی از عملکرد های اصلی شان دفاع از حقوق اوليه ای همچون آزادی بيان، آزادی دين، حق برخورداری برابر از حمايت قانون، و فرصت سازماندهی و مشارکت کامل در امور سياسی، اقتصادی، و فرهنگی يک جامعه است.
*دموکراسی ها به طور منظم انتخابات آزاد و عادلانه برگزار می کنند که همه شهروندان حق شرکت در آن را دارند. در يک دموکراسی، انتخابات نمی توانند نمايی ظاهری باشند که ديکتاتورها و يا يک حزب خاص پشت آن مخفی شوند، بلکه، انتخابات رقابت های واقعی هستند بر سر حمايت مردم.
*دموکراسی دولت ها را قانون مدار می سازد و متضمن اين است که تمامی شهروندان از حمايت برابر قانون برخوردار باشند و دستگاه حقوقی از حقوق شان دفاع کند. وجود یک دستگاه حقوقی خوب مستلزم استقلال است...یعنی نباید در چنین سیستمی دستگاه قضایی به دولت و حکومت وابسته باد که در اینصورت ممکن است نتواند در مواردی از حقوق مردم دفاع کند .
*دموکراسی ها متفاوت از يکديگر اند و هر يک از آنها حيات سياسی، اجتماعی، و فرهنگی خاص ملت خود را منعکس می کند. دموکراسی ها همگی بر پايه يک سری اصول اساسی استوار اند، نه بر پايه شيوه های يکسان.
* در يک حکومت دموکراتيک، شهروندان نه تنها حق و حقوق دارند ، بلکه موظف به مشارکت در سيستم سياسی ای هستند که از حقوق و آزادی ها يشان دفاع می کند حال در ایران موضوع این است که کسی از میزان حقوق خودش آگاه نیست و اصلا نمی داند که در چه شرایطی است که می تواند برای جامعه مفید باشد و در چه شرایطی باید از حق خود دفاع کند...در ایران تنها زمانی میتوان در سیستم سیاست دخالت کرد که بحث انتخابات و حضور مطرح باشد .
*جوامع دموکراتيک به ارزش هايی همچون تحمل ، همکاری، و مدارا پايبند هستند. دموکراسی ها دريافته اند که برای دستيابی به وفاق ، مدارا لازم است و همچنين اينکه شايد وفاق هميشه قابل حصول نباشد .
به قول ماهاتما گاندی ، "عدم تحمل خود يک نوع خشونت است و يک مانع برای به وجود آمدن يک روحيه دموکراتيک راستين."