سلام دوستان عزیز بحثی که امروزه داره مثل نقل و نبات تو زبون مردم عادی میچرخه و همه به یک نحوی موضوعات مختلف رو به سمتش می کشند بحث آزادی و یا وجود دموکراسی در جوامع است...این موضوع و مسایل پیرامون آن گاهی بدون اطلاع از اصل آزادی و تعاریف مربوط به دموکراسی بیان میشه و درواقع برخی تنها اسم و کلمه رو بلدن و از آنها چیزی نمی دانند و هدفی ندارند تا به این اصل دست پیدا کنند...همین موضوع باعث شد تا چند کلامی در مورد دموکراسی صحبت کنم...
دموکراسی برگرفته از واژه يونانی دِموس ، به معنای مردم است . در حکومت های دموکراتيک ، اين مردم اند که بر قانون گزار و دولت حکومت می کنند.اگر چه تفاوت های جزئی ميان حکومت های دموکراتيک مختلف جهان به چشم می خورد، برخی اصول و شيوه های خاص دولت های دموکراتيک را از ساير اشکال دولت ها متمايز می سازند.
*دموکراسی شرایط خاص و دولتی را در برمی گیرد که کليه شهروندان آن ، چه مستقيم و چه غير مستقيم و از طريق نمايندگان منتخب خود ، از قدرت استفاده و وظائف مدنی خود را انجام می دهند.
*دموکراسی مجموعه ای از اصول و روش ها است که از آزادی انسان دفاع می کند ؛ دموکراسی نهادينه شدن آزادی است . حال این آزادی باید در چه حوزه هایی باید باشد و در چه حد ؟ باید درقانون کشورها جستجو کرد که طبیعتا به دلیل فرهنگ های گوناگون و بعضا وجود ادیان مختلف متفاوت است . یعنی نمیشه که نوع آزادی که در کشورهای غربی نهادینه شده در زمان فعلی در کشور عزیزمون پیاده کرد .
*دموکراسی بر پايه حکومت اکثريت و حفظ حقوق فردی و اقليت ها استوار است . تمامی دموکراسی ها، ضمن احترام به خواست اکثريت ، مدافع سرسخت حقوق اساسی افراد و همچنين گروه های اقليت هستند .
*دموکراسی ها مراقب تشکيل دولت های مرکزی قدرقدرت هستند و با هدف تمرکز زدايی، آنها را به سطوح ايالتی و محلی خرد می کنند با درک اين که دولت های محلی بايد در حد امکان در دسترس و پاسخگو مردم باشند البته این موضوع درایران وجود ندارد و دولت مرکزی به همه ایالات (همان استانها) نظارت میکند...شاید برخی بگویند که وجود مجلس و شوراهای مستقل درواقع همان کار را میکند ولی باید بگم که این نهادها مخصوصا شوراها تنها برای سرگرم کردن مردم تشکیل شده البته در تهران اوضاع کمی متفاوته ؛ در شهرستانها از این نهاد به خوبی استفاده نمیشه و در نتیجه کاربرد چندانی ندارد .
*دموکراسی ها می دانند که يکی از عملکرد های اصلی شان دفاع از حقوق اوليه ای همچون آزادی بيان، آزادی دين، حق برخورداری برابر از حمايت قانون، و فرصت سازماندهی و مشارکت کامل در امور سياسی، اقتصادی، و فرهنگی يک جامعه است.
*دموکراسی ها به طور منظم انتخابات آزاد و عادلانه برگزار می کنند که همه شهروندان حق شرکت در آن را دارند. در يک دموکراسی، انتخابات نمی توانند نمايی ظاهری باشند که ديکتاتورها و يا يک حزب خاص پشت آن مخفی شوند، بلکه، انتخابات رقابت های واقعی هستند بر سر حمايت مردم.
*دموکراسی دولت ها را قانون مدار می سازد و متضمن اين است که تمامی شهروندان از حمايت برابر قانون برخوردار باشند و دستگاه حقوقی از حقوق شان دفاع کند. وجود یک دستگاه حقوقی خوب مستلزم استقلال است...یعنی نباید در چنین سیستمی دستگاه قضایی به دولت و حکومت وابسته باد که در اینصورت ممکن است نتواند در مواردی از حقوق مردم دفاع کند .
*دموکراسی ها متفاوت از يکديگر اند و هر يک از آنها حيات سياسی، اجتماعی، و فرهنگی خاص ملت خود را منعکس می کند. دموکراسی ها همگی بر پايه يک سری اصول اساسی استوار اند، نه بر پايه شيوه های يکسان.
* در يک حکومت دموکراتيک، شهروندان نه تنها حق و حقوق دارند ، بلکه موظف به مشارکت در سيستم سياسی ای هستند که از حقوق و آزادی ها يشان دفاع می کند حال در ایران موضوع این است که کسی از میزان حقوق خودش آگاه نیست و اصلا نمی داند که در چه شرایطی است که می تواند برای جامعه مفید باشد و در چه شرایطی باید از حق خود دفاع کند...در ایران تنها زمانی میتوان در سیستم سیاست دخالت کرد که بحث انتخابات و حضور مطرح باشد .
*جوامع دموکراتيک به ارزش هايی همچون تحمل ، همکاری، و مدارا پايبند هستند. دموکراسی ها دريافته اند که برای دستيابی به وفاق ، مدارا لازم است و همچنين اينکه شايد وفاق هميشه قابل حصول نباشد .
به قول ماهاتما گاندی ، "عدم تحمل خود يک نوع خشونت است و يک مانع برای به وجود آمدن يک روحيه دموکراتيک راستين."